وقتی بزرگ شدم
وقتی بزرگ شدم

وقتی بزرگ شدم

عنوان: وقتی بزرگ شدم
کد کالا:

‏"دختر کوچولوی من چقدر بزرگ شده" ، این جمله پدرم بود. واقعا کی بزرگ شدم؟ کی عشق را شناختم و کی عاشق شدم؟ ای ‏کاش می توانستم از این عشقی که قلب و روحم را تسخیر کرده است با کسی حرف بزنم. ای کاش امیر محمد می فهمید که تحمل ‏زندگی بدون او چقدر برایم سخت است. ای کاش ...‏

نویسنده:

پریما سراب


شابک:

9789641930938


نوبت چاپ:

سوم


ناشر:

علی


قطع کتاب:

رقعی


نوع جلد:

شمیز


تعداد صفحه:

428


تیراژ:

2000

2,000,000  ريال
وضعیت: موجود نیست
طرح جلد (0)
محتوا (0)

مثل همیشه با پانی و یاسمن نشسته بودیم کنار پنجره تخمه می ریختیم روی سر عابرهای پیاده ، بی خیال از همه جا و همه چیز در حالی که گوشی تلفن همراهم را توی گوشم جابه جا می کردم و زیر لب با خواننده ی انگلیسی همراه بودم پشت به تخته روی نیمکت نشسته ، توی دلم قند آب می کردند چون فکر می کردم که این ساعت هم آقای مهندس امینی سرکلاس نمی آید. متوجه یک جفت کفش مردانه ی خیلی شیک و گران قیمت در کنار میزمان شدم همین طور که سرم را می آوردم بالا گوشی از گوشم افتاد مقنعه ام را بالا زده بودم و داشتم مثل کولی ها آدامس می جویدم مات و مبهوت مانده بودم نمی دونستم باید چی کار کنم خیلی آرام تلفن را از دستم گرفت و در حالی که سیم گوشی اش را جمع می کرد به طرف تخته رفت و اسم خودش را روی تخته سیاه نوشت (( مهندس ضرغام )) من هم چنان مبهوت از روی نیمکت پایین آمده و به تخته سیاه خیره بودم. حرکت بعد غریبه اعلام آمادگی برای گرفتن یک امتحان بود. طولی نکشید که ورقه ها آماده روی میز قرار گرفت. با ضربه آرنج پانی ورقه ای از وسط دفترم کندم و روی میز گذاشتم. مهندس ضرغام سوال ها را خیلی سریع نوشت. بعد پشت میز نشست و سرش را با لپ تاپش گرم کرد. وقت تمام شده بود و ورقه من خالی بود مثل ذهنم خالی خالی. زنگ تفریح آن روز اسم مهندس ضرغام دهان به دهان می گشت ، کلاس های دوم ریاضی و تجربی ، سومی ها ، حتی دبیرها در مورد این تازه وارد حرف می زدند. پانی در حالیکه خودش را به گیجی می زد گفت : بچه ها به خدا از وقتی از در اومد تو شوکه شدم فکر کردم می خوان سر به سرمون بذارن مثل مدل هاست. یاسی گفت : خاک بر سر ندید بدیدت پانی ، یعنی بعد از کلی معلم های پیزوری این یکی را هم به ما نمی تونی ببینی ؟ چقدر این خره ، مگه نمی بینی حلقه دستش نیست. آخه اجازه نمیدن استاد به این جوونی اونم مجرد به ما درس بده ! خب شاید حالا دلشون به حال ما سوخته گفتن این بدبخت بیچاره ها هم دل دارن از درکه میان تو یکریز بهشون می گیم نکن ، نیار ، نپوش ، بذار یه بار حال درست حسابی بهشون بدیم ولی خودمونیم این عیدی بی موقع عجب حالی از هممون گرفت . من که از این امتحانه 2 بگیرم باید همه رو مهمون کنم ! بچه ها دیدید چه قدر باکلاس اومد گفت ورقه ها رو میز! من که به نگار گفتم از فردا صبح هر روز یه دسته گل برای خانم رزاقی می آرم . واقعا به این می گن مدیر دلسوز! بعد شما هی پشت سرش گفتین سال داره می ره عین خیالش هم نیست با این غیبت های آقای امینی ! تیام تیام تیام این دختره انگار جن دیده ! از زنگ پیش لال مونی گرفته . تیام ! تیام ! هان چیه !؟ رفتی گوشی ات رو ازش بگیری!؟ از کی ؟ اوا دختره پاک آزاد شده مرگ من یادت نیست مهندس ضرغام گوشی ات رو با هندس فری ازت گرفت !؟ هان چرا !؟ پس برو بگیرش دیگه ! نمی خوام . خوب برای چی ؟ نمیدونم . ا، ولش کن نگار گیر دادیا زنگ دیگه حتما خودش بهش می ده دیگه . وا اصلا به من چه ! تقصیر منه که خواستم یه دیدار مفت و مجانی براتون جور کنم اما شماها لیاقت ندارین. دیگه حرف هیچ کس رو نمی شنیدم همه ی حواسم پیش مهندس ضرغام بود واقعا که تا به حال به عمرم مردی به خوش قیافه گی و متانت اون ندیده بودم. قد بلند و هیکل چهار شونه ی ورزیده اش اولین چیزی بود که نگاه هر بیننده ای رو مشغول می کرد و بعد صورتش که درست مثل مدل مجله ها بود.فک محکم و خوش فرم که چال ونوسی کاملش می کرد لب های پر ، بینی خوش ترکیب که انگار نقاشی شده بود ، چشم های درشت و گربه ای به رنگ میشی که سایه بان آن ها ابروان پیوسته ی خیلی خوش فرمی بود، موهای سرش مواج و پر و البته کمی بلند که با ژل کنترلش کرده بود. رنگش قهوه ای تیره – روشن انگار که هایلایت کرده ، گردن بلند و چهار شونه و بازوان قدرتمندش حتی توی اون کت اسپرت نمایان بود ، رنگ پوستش برنز خیلی یک دست و خوشرنگ. هیچ نقصی توی ترکیب این مرد نبود و آدم رو در همون برخورد اول یاد مجسمه های اسطوره ای یونان می انداخت. صدای بم و مردانه اش آهنگ قشنگی داشت و کلمات رو کامل و محکم ادا می کرد. تا آخر زنگ تفریح مطمئن بودم که فقط من نیستم که عقل از سرم پریده. آقای مهندس ضرغام مثل حضرت یوسف که با ورود به مهمانی زلیخا همه ی زنان را مدهوش و دیوانه کرده بود کل دبیرستان ما را (( کلا کان لم یکن)) کرد.....


 
نظرات کاربران
  • فاطمه
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1400/5/28

من که واقعا دوسش داشتم همه چیش به جا بود ولی خوب بعضی از رفتارا مادر تیام رو دوس نداشتم ولی خوب خوشحالم مثله بقیه رمان ها نبود که بتونم لحظه ی بعدشو پیش بینی کنم و کلیشه هایی ک تو رمان ها هست کمتر اینجا دیدم و این خیلی منو به وجد اورد شخصیت تیام خیلی برام جالب بود
  • زهرا
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1398/4/20

بهترین کتابی بود که خوندم تاحالا.واقعا عااالی بود ب معنای واقعی کلمه.منتظر داستان مهیا هستیم♥
  • تیام
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1397/11/30

عااااااااالی😍😍😍😍😍
  • حمیده
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1397/11/16

سلام رمان بسیار جالبی بود و چند بار این رمان رو خوندم منتظر مهیا هستم و گاهی اوقاات سرجش می کنم ایا امده یا نه
  • سمانه
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1397/11/10

عالی بود
  • معصومه
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1395/9/15

با اینکه بچگونه نوشته شده بود ولی بد نبود .منتظر محیا هستیم
  • شيما
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1395/8/20

من تازه خوندم خيلي خوب بود
منتظر محيا هستم
ولي به نظرم راجع به عشق تيام كمي اغراق شده بود اخه مگه ميشه انقدر عشق چشم ادم و كور كنه!!!!
  • منا
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1395/7/8

من 2سال پیش ی 3باری خوندمش الان باز دارم میخوونمش...قشنگه خعععلی...ممنون
  • Sanaz sabouri
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1395/5/29

عالی بووووووووود
  • mahsa mirzaei
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1394/9/29

سلام پريما جون
پس محيا چى شد؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
٢ ساله منتظر يه كتاب خاص مثل وقتى بزرگ شدم مونديم 🙈
  • فاطمه1375
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1394/5/6

سلام. خوب نبود....
  • دكتر ارامفر
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1394/4/31

عالي بود...كمي بچگونه و اما....لذت بخش...با اين حال من كه بدم نيومد...امير علي محشر بود...درست مثل خودم.....بهت دستور ميدم محيارم بنويس....منتظرماااااا
  • هانيه
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1394/4/24

عاللللللليئييييييييييييييييييييي...حرف نداشت.....خواهش ميكنم محيا هم بنويسيد......
  • سپیده
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1393/9/10

سلام پریما جان من کتاب تو رو ۲سال پیش والبته ۳بارخواندم خیلی عالی بود وبی صبرانه منتظر مهیا هستم
  • ياسي
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1393/7/7

اصلاً دوستش نداشتم،واقعاً نميدونم چه لزومي داره شخصيت يك دختر رو انقدر ذليل نشون بديد؟
  • محدثه
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1393/7/1

واقعا عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود امیرمحمد با همه ی اشتباهاتش واقعا دوست داشتنی بود
  • افسون
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1393/6/3

متاسفانه و با تشكر از نويسنده ي عزيز اصلا دوسش نداشتم به نظرم خيلي غير طبيعي و بچگانه بود به اميده كتاباي خيلي بهتر و قوي تر از اين نويسنده ي عزيز ممنون
  • مانی 22
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1393/5/17

سلام عزیزم،من چند سال قبل این کتاب رو خوندم،البته سه بار،منتظر داستان مهیا هستم،نشر علی هم که کاراش حرف نداره.
  • مينا.ج
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1393/2/9

دوستش داشتم نثري روان و دوست داشتني مرسي
  • ناهید
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1392/9/9

داستان جذابی داشت شخصیت پردازی خوبی داشت منتظر اثار بعدی شما هستم ممنون از نشر علی خدا قوت
  • tara
  • محدوده سنی: کمتر از 15 سال
  • 1392/6/24

عالی بود مرسی از همه
  • فرشته
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1392/6/22

با تشکر عالی بود من فقط چند روز با تیام در رویا بودم تیام دوستت دارم مرسیییییییییی
  • مهناز
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1392/6/9

سلام وخسته نباشید به همه ی دوستان عزیز پریما جان دوستت دارم من این کتاب و دو سال پیش خوندم و بعد از خوندن این کتاب عالییییییییییییییییی با انتشارات علی اشنا شدم وبعدازاون فقط کتابهای نشر علی رو میخرم واقعا خسته نباشید.................. درضمن من هنوز منتظرم داستان (((مهیا))) هستم ... موفق باشید:)
  • مهناز
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1392/6/9

سلام وخسته نباشید به همه ی دوستان عزیز پریما جان دوستت دارم من این کتاب و دو سال پیش خوندم و بعد از خوندن این کتاب عالییییییییییییییییی با انتشارات علی اشنا شدم وبعدازاون فقط کتابهای نشر علی رو میخرم واقعا خسته نباشید.................. درضمن من هنوز منتظرم داستان (((مهیا))) هستم ... موفق باشید:)
  • سپیده لبانیان
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1392/2/18

عالییییییییییییییییییییییییییی بود
  • مهسا
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1392/2/3

سلام خانوم سراب عزیز تبریک و تشکر
من رمان زیاد میخونم با اینکه بیشتر کتابای نشرو خوندم و همشون زیبا هستن ولی باید بگم این کتاب واقعا تکه
فضای کتاب زیبا و روشن و جذابه و شخصیت ها واقعا دوست داشتنی هستن
همه چیز توی کتاب به اندازه و دوست داشتنیه
از اول تا آخرش واقعا لذت بردم
راستی کتاب مهیا کی تموم میشه؟!
ما منتظر کار زیبای بعدیتون هستیم
مرسی از شما و نشر خوبم موفق باشید.
  • heliaaaaa
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1392/1/30

سلام خدمت خانم سراب
میشه بگید کتاب جدیدتون برای نمایشگاه میاد بیرون یه نه ؟ممنون میشم اگر جواب من روبدید :)
  • سامانتا
  • محدوده سنی: کمتر از 15 سال
  • 1391/12/27

من رمان شو خوندم به همه توصیه می کنم بخونیدش واقعا آدم نمی تونه حدس بزنه بعدش چی میشه واقعا عالیه!
  • فاطمه
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/12/6

رمان خیلی خوب ومتفاوتی بود.ممنون
  • آلیس
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/11/23

بد نبود ...ولی نکته ای که کمی دور از واقع بوداین نکته بود که مادر تیام با اینکه دکترای روانشناسی ! ! داشت چرا انقدر در مورد شرایط روحی تیام سهل انگار و بی اهمیت بود؟؟؟؟؟؟؟
امیدوارم نویسندگان محترم به این نکات به ظاهرکوچک ولی با اهمیت توجه بیشتری نمایند.
باتشکر.....
  • نسیم پناهی
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/11/3

سلام به نشر خوب علی و خسته نباشید
این کتاب واقعا عالی عالی عالی... بود خانم سراب منتظر آثار بعدیتون باهمین جذابیت هستیم باید بگم گاهی دلم تنگ میشه باز هم میرم سراغ این کتاب باید بگم اغراق نیست اگه بگم بیشتر از 10 بار خوندمش مثل کتاب همخونه خانم مریم ریاحی به هر کی این کتاب را به امانت دادم از آنها خیلی خوشش آمده و کمتر از دو بار نخونده آنها را.
  • saghar
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/10/15

خیلی عالییییییییییییی هرچقدر بگم کم گفتم خیلی زیبا خیلی قشنگ مرسی مرسی
  • فاطمه
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/10/8

خیلی قشنگ بود من که کیف کردم خانوم سراب عاشقتم با این داستانی که نوشتی عاشق داستانت شدم میشه اسم بقیه ی کتابات رو بگی ممنون میشم
  • فروغ سعیدی
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/9/20

با سلام به دوستان و خانم نویسنده عزیز.داستان بسیار زیبایی بود خیلی خوشم اومد.به امید کارهای جدید
  • ملیحه
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/9/12

عالی عالی عالی فوق العاده بود هر چی بگم کم گفتم کاش کتاب جدیدتون زودتر به چاپ برسه
  • سحر
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/8/29

خیلی عالی بود. همین الان صفحه های اخرش رو خوندم و حیفم اومد که از خانم سراب تشکر نکنم .
  • نیلوفر
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/8/15

خیلی خوب بود ممنون
  • یکتا
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/7/11

داستان قشنگی بود که بار اول چندان خوشم نیومد اما جالبه که بار دوم که خوندم خیلی خوشم اومد و برای بارسوم هم با اشتیاق داستان رو کامل خوندم
  • ناهید
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/7/9

قشنگ بود ممنون
  • سپیده حسینی
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/7/6

واقعا عای بود من شخصیت تیام و امیر محمد رو خیلی دوست داشتم .خسته نباشید بی صبرانه منتظر کارهای جدید شما هستم
  • ماريان سپهري
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/7/2

بسيار زيبا بود خسته نباشيد بي صبرانه منتظر كتاب بعديتون هستيم، خواستم ببينم كه مهيا چه زماني چاپ مي شود؟
  • نیوشا
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/6/28

عالی بود شخصیت تیام و امیر محمد عالی پرداخت شده بودند.
  • ریحانه
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/6/25

نوشته هاتون فوق العاده بود
بی صبرانه منتظر رمان بعدیتون هستم.خواستم بدونم رمان مهیا کی چاپ میشه.
  • بهار
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/6/20

نمیشه گفت عالی بود بلکه فوووووووووق العادددددده بود من بیش از 5 ،6 بار خوندم ولی هر بار باز هم برام جذاب بود.
امیدوارم هرچه زودتر از زندگیه مهیا هم خبردار بشیم
  • تیام
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/6/17

این کتاب رو 5 بار خوندم عالی بود عالی خانم سراب قلم بی نهایت عالی داربد لطفا بگید زندگی مهیا کی اماده چاپ میشه تا ما افتخار خوندنش نصیبمون بشه
  • تیام
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/6/17

این کتاب رو 5 بار خوندم عالی بود عالی خانم سراب قلم بی نهایت عالی داربد لطفا بگید زندگی مهیا کی اماده چاپ میشه تا ما افتخار خوندنش نصیبمون بشه
  • عسل
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/6/15

خوب بود. خیلی عجیب بود امیر محمد انقدر بد دهان و بی ادب باشد با شخصیت ابتدای داستان هماهنگ نبود .تیام میدانست امیر محمد با کسی دوست است چرا با دیدن انها عشقش ناگهان به نفرت بدل شد؟
کاشکی کمی غرور و منطق به شخصیت تیام اضافه می شد .
  • مهيا
  • محدوده سنی: از 35 تا 45 سال
  • 1391/6/1

با احترامي كه براي خانم سراب قائلم اما متاسفانه بايد بگم اصلا از اين كتاب خوشم نيامد من اين كتاب رو براي اسم شخصيت اصلي مردش خريدم .بازم به نظره من هركس سليقه اي داره و شايد دوستان واقعا از اين كتاب خوششان آمده
  • تیام
  • محدوده سنی: کمتر از 15 سال
  • 1391/5/20

خیلی قشنگ بود وقتی تموم شد کلی واسه اینکه تموم شده گریستم!زندگی مهیا کی چاپ میشه؟
  • یلدا
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/5/11

خیییییییییییییییییییییییییییییییییییلی جیجل بود.
 
نظر شما
نظر شما
نام:
*
ایمیل:
محدوده سنی:
*
متن:
*
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*